فتوگرامتری چیست و چگونه توسط تصویربرداری هوایی انجام میگردد

فتوگرامتری چیست

فتوگرامتری (فوتوگرامتری) چیست ؟ و تاریخچه مختصر از فتوگرامتری

نوشته شده توسط سید اسحق دلیری (مهندس نقشه برداری)

فتوگرامتری به معنای عملیات اندازه گیری تصاویر روی عكس میباشد كه شامل عكسبرداری از اشیاء، اندازه گیری تصاویر اشیاء، روی عكس ظاهر شده و تبدیل این اندازه گیریها به شكلی قابل استفاده (مثلاً نقشه های توپوگرافی) می شود و یکی از شاخه های رشته مهندسی نقشه برداری یاجیودیزی انجنیری می باشد.

امروزه فتوگرامتری به دو شكل استفاده می شود:

1- شكل كلاسیك آن عبارت است از اندازه گیریهای كمی روی عكس، كه حاصل آن تعیین موقعیت مسطحاتی و ارتفاعی نقاط، مساحات و احجام بوده كه در نتیجه آن، نقشه های مسطحاتی و توپوگرافی به دست می آید.

2- دومین شكل استفاده از فتوگرامتری، تفسیر عكس است كه در آن عكسها به صورت كیفی بررسی و از آن به عنوان مثال در زمین شناسی، خاك شناسی، تخمین سطح زیر كشت در كشاورزی، تشخیص آلودگی آب و بسیاری از موارد دیگر استفاده می شود.

در عملیات فتوگرامتری و تفسیر عكسهای هوایی، عكس مناسب چه از نظر مقیاس و چه از نظر سایر مشخصات، اهمیت ویژه ای دارد. در واقع عكسهای هوایی اساس كلیه عملیات اجرایی است و به همین دلیل برای انجام عكس برداری هوایی، مطالعه كامل برای تعیین مشخصات عكس، از هر نظر لازم است. بعلاوه چون بیشتر اوقات علاوه بر تهیه نقشه های توپوگرافی، از عکسها به منظورهای مطالعاتی نیز استفاده می شود، در تعیین مشخصات عكسبرداری هوایی علاوه بر ملاحظات فنی نقشه برداری، ضوابط مربوط به تفسیر عكسهای هوایی نیز مورد نظر قرار می گیرد.

این عوامل عبارتند از:

 1- محدوده یا مسیر عكسبرداری

2- مقیاس عكس یا نقشه مورد تقاضا

3- مقدار پوشش طولی و عرضی هنگام تنظیم زاویه عدسی دوربین

4- نوع فیلم

5- تاریخ، فصل و یا ساعت عكسبرداری

در حال حاضر سازمان نقشه برداری كشور یا اداره عمومی جیودیزی و کارتوگارفی (AGCHO)با در اختیار داشتن هواپیمای عکس برداری توانایی تهیه عكسهای هوایی را در هر نقطه از كشور دارد. این هواپیماها با برد پروازی 5/6 ساعت و ارتفاع پرواز بین 500 الی 42000 پا، عكسبرداری از هر نقطه و با هر مقیاس لازم را ممكن می سازند. سازمان نقشه برداری كشور علاوه بر تهیه عكسهای پوششی (در مقیاس 1:40000) برای تولید نقشه های بنیادی كشور و عكسهای مطالعاتی و اجرای بسیاری از پروژه های بزرگ عمرانی بطور قائم در مقیاسهای متفاوت، توانایی تهیه عكسهای مایل رنگی و سیاه و سفید از مكانهای مقدس و مذهبی، بناهای تاریخی، پروژه های ساختمانی ، كارخانجات صنعتی و مراكز اقتصادی و بازرگانی را در مقیاسهای بزرگ دارد.

فتوگرامتری فرآیند اندازه گیری مختصات هندسی اجسام از روی عکسهای هوایی است. به‌عبارت دقیق تر فتوگرامتری عبارتست از هنر، دانش و فن‌ تهیه اطلاعات درست عوارض از طریق اندازه گیری، ثبت و تفسیر بر روی عکس و یا سایر مدارکی که در بر دارنده اثری از انرژی الکترو مقناطیس بازتابیده شده باشد.

عکس مهم‌ترین منبع اطلاعاتی در این علم می باشد و اصول کار در فتوگرامتری بر روی عکسهای هوایی است.

 عموماً فتوگرامتری را به دو شاخه فتوگرامتری متریک و فتوگرامتری تفسیری تقسیم بندی می کنند.

در فتوگرامتری متریکی، اندازه گیریهای کمی مطرح است، یعنی با استفاده از اندازه گیریهای دقیق نقاط از طریق عکس می توان فواصل حجم، ارتفاع و شکل زمین را تعیین کرد، که معمولترین کاربردهای این شاخه از فتوگرامتری تهیه نقشه های مسطحاتی و توپوگرافی از روی عکسهاست. اما فتوگرامتری تفسیری خود به دو شاخه تفسیر عکس و سنجش ‌از‌‌دور تقسیم می‌شود.

در قسمت تفسیر عکس بیشتر مطالعات کیفی بر روی عکس انجام می گیرد، به‌عنوان مثال وضعیت پوشش گیاهی یک منطقه و یا میزان جمعیت یک شهر را از طریق عکس مورد مطالعه و تحقیق قرار می دهند.

عکسهای هوایی امروزه حداقل در دو رشته بزرگ علمی یعنی فتوگرامتری به معنی کلی تهیه نقشه از عکسهای هوایی و دیگری تفسیر به معنی شناسایی و تشخیص عوارض و اشیاء از روی تصویر به کار می روند و دارای شروع و تاریخ هم‌ زمانی می باشند که بتدریج و با پیشرفتهای تکنولوژی، این دو رشته توسعه یافته و در نتیجه، استفاده و ابزار برای دو گروه کم کم از هم فاصله گرفته و در هر یک، تخصص های جداگانه ای به وجود آمده و بتدریج نیز اضافه خواهد شد.

عکسبرداری هوایی برای هر دو مصارف فوق دارای قدمت چندان زیادی نیست، بلکه تاریخ آن کم و بیش مقارن با پیدایش هنر و علم عکاسی و همچنین، صنعت هوانوردی است. اولین گزارش کتبی اختراع عکسبرداری به علوم آکادمی علوم و هنرهای فرانسه به سال ۱۸۳۹ باز می گردد. این عکسبرداری توسط دو فرانسوی به نامهای داگر و نیپس انجام گرفت. اولین گزارش قطعی پرواز هواپیما نیز مربوط به ۱۷ دسامبر ۱۹۰۳ به‌وسیله برادران آمریکایی رایت می باشد، بنابراین باید توجه نمود که تاریخ عکسبرداری هوایی به زمان بینابین دو تاریخ فوق برمی گردد. اولین عکسبرداری هوایی از اروپا (فرانسه) به وسیله G.S.Tournachon که بعداً Nadar نامیده شد، در ۱۸۵۸ در پاریس انجام گردید و مقارن با او، یعنی مجدداً در همان سال شخص دیگری به نام Laussedat با دوربین عکاسی و فیلمهای شیشه ای که با خود در بالن داشت، از دهکده ای نزدیک عکسبرداری نمود. او توانست از عکسها نقشه توپوگرافیک تهیه نماید و دومی موفق به تجزیه و تحلیل ریاضی برای برگردان تصویر پرسپکتیو به تصویر ارتوفتو شد. در آمریکا، اولین عکس هوایی که با بالن گرفته شد، به تاریخ ۱۳ اکتبر ۱۸۶۰ ثبت گردید. این عکس از ارتفاع ۱۲۰۰ پایی (۳۶۵ متری) از بندر بوستون گرفته شده و در اتحاد جماهیر شوروی سابق، تاریخ اولین عکسبرداری هوایی به سال ۱۸۸۶ بر می گردد.

اولین فیلم برداری هوایی به‌وسیله ویلبر رایت در ۱۹۰۹ با هواپیما از چنتوچیلی ایتالیا انجام شد. ولی استفاده عظیم از عکسهای هوایی، در ارتش و از جنگ جهانی اول بود، در حالی که برای مصارف غیر نظامی، از جنگ جهانی دوم به طور وسیع آغاز گردید. با پیشرفت در صنایع شیمیایی و تهیه فیلم بهتر و همچنین تکنولوژی هوایی، در مجموع، این شاخه از علوم توسعه پیدا نمود. دوربینهای عکس برداری هوایی با پیشرفتهای شگرف در صنعت و هنر ساختمان عدسیها به حد بسیار مرغوب رسید. ساختمان انواع فیلمهای سفید و سیاه بصورت پانکروماتیک و مادون قرمز توسعه یافت و فیلم رنگی نیز از ۱۹۳۵ بصورت کداکرم عرضه گردید. فیلمهای رنگی کاذب نیز کاربردی عظیم در تفسیر پیدا نمود.

تاریخچه مختصر فتوگرامتری

1480 بررسی های اولیه اصول پرسپکتیو توسط لئوناردو داوینچی

1837 ابداع روش Daguerrotypie توسط Daguerre and Niepce

1851 ابداع اولین روش های فتوگرامتری توسط Aime Laussedat که اولین فتوتئودولیت ( 1867 ) را اختراع نمود و می توان وی را پدر فتوگرامتری نامید. وی تلاش های برای تهیه عکس هوایی توسط بالن و کایت نیز داشته است.

1858 تاسیس اولین انیسیتوت فتوگرامتری توسط یک معمار آلمانی به نام Meydenbauer.

1885 اولین ثبت آثار باستانی به روش فتوگرامتری که آن هم تخت جمشید است .

 1889 انتشار اولین کتاب جامعه فتوگرامتری به زبان آلمانی

1896 اختراع اولین دستگاه تبدیل تصاویر به نقشه (stereoscopical ) توسط Eduard Gaston و Daniel Deville

 1901 اختراع اولین Stereokomparator توسط Pulfrich

1903 اختراع Perspektograph توسط Theodor Scheimpflug

1910 تاسیس ISP) International Society for Photogrammetry) که حالا تحت عنوان ISPRS شناخته می شود

 1911 اختراع اولین دستگاه ترمیم تصاویر توسط Th. Scheimpflug. وی اولین کسی بود که اصول فتوگرامتری را بر تصاویر هوایی اعمال کرد.

1913 اولین کنفرانس فتوگرامتری در وین که توسط ISP تشکیل شد.

1957 اختراع استروپلاتر توسط Helava

1964 استفاده از دوربین های استرومتریک در تهیه نقشه های معماری توسط Carl Zeiss, Oberkochen and Hans Foramitti

1968 اولین کنفرانس بین المللی در مورد فتوگرامتری کاربرد در باستانشناسی در پاریس

1970 تاسیس CIPA (Comité International de la Photogrammétrie Architecturale)

دهه 1970 توسعه سریع دانش فتوگرامتری در زمینه های مختلف

دهه 1980 شروع عصر فتوگرامتری تحلیلی وسپس فتوگرامتری رقومی

پایه گذار علم فتوگرامتری یک سرگرد فرانسوی به نام لوسدا (A. Laussedat)، بود. او در سال 1859 برای کمیسیون آکادمی علوم پاریس نشان داد که انسان چطور میتواند با استفاده از زوج عکس، مختصات نقاط را محاسبه کند. در همین زمان در آلمان شخصی به نام مایدن باور (A. Meydenbaver)، اولین آزمایش موفق خود را تحت عنوان فتوگرامتری ساختمان پشت سر گذاشت. این علم در اتریش از تاریخ 1887 تاکنون مورد استفاده قرار گرفته و همچنین دو مهندس اتریشی به نامهای هافرل (Hefferl) و ماورر (Maurer) اولین طرح دستگاه فتوگرامتری را جهت استفاده در راهسازی و آبرسانی به انجام رساندند.
بعد از اینکه در سال 1901 پالفریش (Pulfrich) مقدمات علم استریوفتوگرامتری را ارائه کرد، راه را برای مخترع با ذوقی به نام اورلز (Orels) در سال 1909 که دستگاه استریواتوگراف را اختراع کرد، هموار ساخت.

كارتوگرافی ، اساساً تكنیكی است كه با كوچك كردن خصوصیات فضایی ( ابعاد ) انواع مختلف اجسام و سطوح بزرگ ، مثل زمین هاى وسیع ، قسمتی و یا تمام كره زمین و یا یك كره آسمانی سر و كار دارد این تكنیك پهنه های وسیع را كوچك می كند تا قابل مشاهده شود .

برای كارتوگرافی چند تعریف علمی وجود دارد . علت تعدد تعریفات و نظریات مختلف در این باره ناشی از وضع نقشه و نقشه برداری در ممالك مختلف جهان است . برخی از كشورها عملیات ژئودزی (جیودیزی ) و مثلث بندی هاى مختلف و نقشه هاى توپوگرافی پوششی در مقیاس های گوناگون را كامل كرده و مرتب آن را مورد تجدید نظر قرار می دهند . چنین كشورهایی به عملیات دقیق نقشه برداری پرداخته و بیشتر در زمینه های مختلف نقشه هاى تماتیك مشغول به كارند . بعضی از این ممالك حتی عملیات احداث شبكه ژئودزی را شروع نكرده و یا شبكه بسیار ضعیفی ساخته اند كه نتیجه آن تهیه نقشه هاى بسیار ناقص است . بین این دو دسته ممالك ، علم كارتوگرافی و فنون مربوط به آن مفهوم واحدی ندارند .

علاوه بر دلایل ذكر شده ، مواردی نظیر شرایط فنی ، سوابق كار ، شرایط محلی و همچنین سلیقه متخصصین مختلف توام با سوابق تاریخی ، موجب ایجاد ناهماهنگی در مفهوم كلمه كارتوگرافی شده است . موضوع میدان عمل كارتوگرافی و محیط فعالیت آن هنوز از نظر لغوی مطرح است و تصمیم كمسیون هاى فنی بین المللی در مورد تعریف كارتوگرافی مورد قبول تمام كشورها واقع نشده است.
عموماً یكی از معایب تعریف كارتوگرافی در این است كه نمی تواند تمام ابعاد و معانی مختلف یك واژه را در بر داشته باشد و جای چنین تعاریفی غالباً در فرهنگ لغات و اصطلاحات است . گذشته از آن ، امروزه با توسعه و گسترش دامنه علوم ، مفاهیمی نظیر كارتوگرافی ابعاد جدیدی به خود می گیرند و معانی وسیعتری را شامل می شوند كه لازم است اینگونه تعاریف و تصمیمات كنفرانس های بین المللی دوباره مورد تجدید نظر قرار گیرد.

با وجود تمام اختلاف نظرها در تعریف كارتوگرافی ، به طور كلی دو معنا از كارتوگرافی مستفاد می گردد :
2- كارتوگرافی خاص ؛ مراحی بعد از برداشت زمینی ، فتوگرامتری و یا كلاً اطلاعات اولیه برای تهیه نقشه را شامل می شود و در حقیقت ، قسمت اعظم كار تهیه نقشه محسوب می گردد . كارهایی از قبیل تنظیم پیش نویس ، تركیب اطلاعات و استفاده از نقشه ها و مدارك مربوطه ، انتخاب شبكه ، تعیین علایم و نوشته ها ، هماهنگی اطلاعات موجود در نقشه ، طراحی اطلاعات حاشیه نقشه ، انتخاب روش ترسیم و چاپ و تكثیر ، مراحل مختلف كارتوگرافی خاص را تشكیل می دهد.

بررسی مسائل مربوط به سیستمهای پرنده های بدون سرنشین تجاری

پرنده های بدون سرنشین تجاری

بررسی مسائل مربوط به سیستمهای پرنده های بدون سرنشین تجاری

پرنده های بدون سرنشین تجاری، فرصتی برای کسب و کارهای بزرگ، چالش های وسیع قانونی، سیاسی و اخلاقی مربوط به آنها.

این متن ترجمه شده بخشی از مطالب Peter W. Singer در رابطه با پهپادهای تجاری می باشد.

در اواخر قرن گذشته، یک تکنولوژی جدید و عجیب در آمریکا ظهور نمود. در ۴ ژانویه سال ۱۹۰۰ و در فلوریدا یک گاری که دارای چهارچرخ بود و محلی برای بستن اسب در آن در نظر ګرفته نشده بود– و سریعتر از اسب متوقف می گردید –  پدیدار شد که آن را “کالسکه بدون اسب” می نامیدند.

این کالسکه بدون اسب توانست مردم بسیاری را به خود جذب و نهایتن به یک صنعت بزرگ تبدیل گردد.

اولین شرکت اتوموبیل سازی در حوالی ایالت ویرجینیا برای ساخت این پدیده جدید شروع به کار کرد که قطعات مورد نیاز آن توسط شرکت خودرو سازی جکسون تهیه شده بود.

سرانجام نمونه اول این کالسکه بدون اسب را با ۴۰۰ دلار که در آن زمان مبلغ بالایی بود به یک شاهزاده فروخته شد. به سرعت این صنعت توسعه و ګسترش پیدا نمود و دو سال پس از ورود اولین اتومبیل ها به جاده های فلوریدا، و سه سال پس از ورود ” کالسکه بدون اسب” بود که اولین تبلیغ در رابطه با خودرو در روزنامه ای به چاپ رسید. اما این تکنولوژی جدید سئوالات عجیبی از قبیل اینکه: چگونه می توان امنیت مردم را در قبال آن محفوظ نمود مطرح نمود.

اولین جریمه حرکت با سرعت غیر مجاز در سال ۱۹۰۴ به وقوع پیوست، و آن هنگامی بود که  شخصی به دلیل به خطر انداختن جان و مال عابران پیاده در مرکز شهر جکسون ویل دستگیر شد. وی از 9 کیلومتر در ساعت که حداکثر سرعت مجاز بود تجاوز کرده بود.

فن آوری های جدید نیز خواسته های جدیدی در دولت آن زمان به وجود آورد، چرا که جامعه  و به خصوص دولت آماده پذیرفتن و توسعه این تکنولوژی جدید نبودند. چون در آن زمان، هیچ جاده واقعی و یا هیچ نقشه قابل اعتمادی برای فضا دادن به حرکت این نوع وسایط نقلیه وجود نداشت. در اواخر سال ۱۹۲۱، باشگاه خودرو سازی آمریکا اعلام کرد که رانندگانی که قصد سفر از نیو انگلند به فلوریدا را دارند، مجبورند کل ایالت ویرجینیا را به دلیل نبودن جاده مناسب به سوی مقصد مورد نظر دور بزنند. این کمبود فقط به دلیل وضعیت ضعیف حمل و نقل که مستلزم  گذاشتن بودجه لازم برای ساخت جاده و بزرگراه بود پیش آمد، در کنار آن، کمبود تجهیزات ایمنی برای استفاده از این فن آوری جدید نیز قابل توجه بود.

به عنوان مثال: کالسکه های بدون اسب اولبه دارای نور بالا بودند ولی چراغ راهنما نداشتند. بدین ترتیب رانندگان مجبور بودند تا از دست هایشان برای نشان دادن جهت و کم کردن و یا اضافه نمودن سرعت و تعین جهت استفاده کنند.

در نهایت یک شرکت نوپا مبادرت به فروش حلقه های رفلکتور قرمز رنگی نمود که رانندگان در شب در انگشتان خود می نمودند و زمانی که دست خود را از خودرو خارج می کردند، این حلقه ها با اسفاده از نور چراغهای جلوی ماشین پشتی اشعه ای منعکس می نمودند تا دیگر رانندگان با دیدنش از قصد آنها مطلع شوند. طولی نکشید که شیوه جدید دیگری هم جایگزین این روش گردید و آن هم جاسازی رفلکتور در درون خود خودرو بود.

این کشف ها و تغیرات اولیه علاوه بر جذابیت ، توانسته اند به ما در چهارچوب مسائلی که امروزه با “سیستم های بدون سرنشین” – UAS – مواجه هستیم، کمک شایانی نمایند. آنها فن آوری هایی هستند که ابتدا برای بسیاری از انسان ها بیگانه بودند ولی امروزه همگان با آنها سروکار دارند.

در حال حاضر کجاییم؟

پهپادها و جنگ

با اینکه سیستم های بدون سرنشین – UAS – پهپاد – دارای یک سابقه طولانی هستند، که وجودشان به طرح های داوینچی برای یک شوالیه رباتیک برمی گردد، این سیستمها برای اولین بار در جنگ جهانی اول و در کشور آلمان در قایق های اژدری با کنترل از راه دور مورد استفاده قرار گرفتند، با این حال تا یک دهه پیش خبر آنچنانی از آنها نبود. لذا نیاز به پیشرفت در فن آوری سبب شده است تا امروزه سیستم های بدون سرنشین به میزان قابل توجهی مورد استفاده قرار بگیرند. خوشبختانه فن آوری GPS امکان تثبیت چنین سیستم ها یی را در کل جهان فراهم نموده است. در عین حال ، رخ داد های پس از حادثه یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا بر نیاز مبرم به این تقاضا دامن زد. و آن هنګامی بود که نیروهای ایالات متحده برای اولین بار به افغانستان وارد شدند. در آن زمان ارتش ایالات متحده دارای تعداد انگشت شماری از سیستم های هوایی بدون سرنشین بود که (UAS ، به معنی هواپیماهای بدون سرنشین و قابل کنترل از راه دور) خوانده می شدند – در ایران به آنها پهپاد یا پرنده های بدون سرنیشن نیز گفته میشود – و هیچ یک از آنها مسلح نبودند. در حال حاضرموجودی ارتش آمریکا بیش از ۸۰۰۰ پهپاد در هوا و بیش از ۱۲۰۰۰ رزرو و مستقر بر روی زمین هستند. در سال گذشته نیروی هوایی ایالات متحده، اپراتورهای بیشتری برای سیستم های بدون سرنشین و انطباق این سیستم با جنگنده و بمب افکن های هدایت شده توسط خلبان آموزش داده است.

زمانی که ما در مورد فن آوری هایی مانند Predator یا PackBot فکر می کنیم، باید به یاد داشته باشیم که آنها فقط نسل اول پرنده های بدون سرنیشن هستند. مانند خودروی T فورد است که در مقایسه با مدلهای خودروهای مدل فورد فعلی اصلا قابل مقایسه نیستند. پس بهتر است بپذیریم که ما هنوز هم در مراحل اولیه استفاده از فناوری پهپاد و پرنده های بدون سرنیشن تجاری هستیم و راه درازی در پیش داریم.

مرحله بعدی چیست؟

انقلاب رباتیک

در حالی که بسیاری در استفاده از ربات ها شگفت زده هستند، سرعت توسعه و تغییر آنها متوقف نخواهد شد. طبق آنچه که نیروی هوایی ایالات متحده بیان کرده است، چنانچه ما هم اکنون دارای هزاران عدد از آن ها باشیم، تعداد آنها خیلی زود به دهها هزار خواهد رسید.
اما اعداد به طرق دیگری مهم هستند. منظور آنها ده ها هزار روبات برای امروز نیست، بلکه ده ها هزار روبات برای فرداها، با قابلیت های به مراتب متفاوت و بالاتر.
مهم این است که آنچه که تا کنون فقط در کتاب های تخیلی خوانده می شد، در حال حاضر  و به طور جدی در مکان هایی مانند پنتاگون مورد بحث هستند و مفهوم آن این است که انقلاب رباتیک در راه است.

ما باید شفاف سازی کنیم و بگوییم که انقلاب رباتیک که اتفاق می افتد آن چیزی که در فیلم روبوکاپ ساخته استیون اسپیلبرگ دیده ایم و فرماندار سابق کالیفرنیا نقش اصلی اش را در ” ترمیناتور” به عهده داشت نمی باشد.
بالطبع  هر چند گاهی که یک تکنولوژی ظهور می کند به همراهش قواعد بازی نیز تغییر می کند. این فن آوری ها – که ممکن است آتش، چاپ ، باروت، موتور بخار، کامپیوتر و غیره باشند –  نادر اما واقعا مهم هستند.
کلید ایجاد فن آوری انقلابی صرفا قابلیت های جدید آن نیست، بلکه پرسش هایی در آن رابطه هستند باید به آنها پاسخ داد. فن آوری های انقلابی، ما را مجبور به پرسیدن سوالات جدیدی می کنند و چیزهایی را که تا نسل قبل از ما قابل تصور نبودند در بر می گیرند. آنها ما را به دوباره به نگاه کردن و توجه نمودن به آنچه که مناسب تر است مجبور می کنند و مسائل مربوط به درست و نادرست را که ما در گذشته مجبور به رویارویی با آنها نبودیم مطرح می کنند.

یک گروه از افرادی که در آن زمان عشایر کویری نامیده می شدند، نقش بسیار مهمی در اقتصاد جهانی ایفا می کردند، چرا که آنها در روی یک ماده سیاه و سفید و چسبنده  که نفت نامیده می شود و فقط یک مزاحم محسوب می شد زندگی می کردند. استفاده از آن منبع که در حال حاضر بسیار مهم می باشد، سبب شده است تا آب و هوای جهانی تغییر یابد. رشد استفاده از اتومبیل، به نوبه خود، منجر به تولید مفاهیم جدیدی شده است که چه از طریق بزرگراه و حومه، و یا از طریق مفاهیم اجتماعی جدید- مانند چگونگی در برقراری رابطه ها – وضعیت موجود و چشم انداز های آینده را تغییر داده است.

البته دنیای جدید نیاز به ایجاد قواعد بازی جدید نیز دارد. جریمه برای “سرعت غیر مجاز” تنها موضوع اصلی نبود، بلکه تغییر ساختار موارد اجرایی قانون آمریکا نیز حایز اهمیت بود. ظهور جرم و جنایت مانند سرقت های سریالی بانکی توسط بانی پارکر و کلاید بارو، منجر به افزایش دفتران بازرسی گردید که در حال حاضر FBI مدرن نامیده می شود. کسانی مانند بیل گیتس بودند که یک نگرش متفاوت به کامپیوتر را در سال ۱۹۸۰ به وجود آورند که در آن زمان بی شباهت به رباتهای امروزه نبودند. در آن زمان، کامپیوتر دستگاه بسیار بزرگی بود که می توانست تنها چند تابع را انجام دهد.

مهمترین نکته این است که ارتش عامل اصلی در پژوهش و توسعه رایانه و کلید موفقیت آن در بازار بود، که باز هم قابل مقایسه با کشف و توسعه روبات می باشد.
کامپیوتر ها به سرعت تغییر یافتند. آنها کوچک و کوچکتر شدند. توابع و برنامه های کاربردی که آنها می توانند انجام دهند همچنان سیر صعودی طی نموده و هم در جنگ ها و هم در زندگی غیر نظامی بکار گرفته شدند. نیاز و سود حاصل از کامپیوتر به گونه ای شده است که نمی توان به زندگی بدون کامیپوتر فکر کرد. حتی ماشینی که الان سوار می شویم متشکل از بیش از ۱۰۰ قطعه کامپیوتری کوچک است و هیچ کس آن را “ماشین کامپیوتری” نمی نامد. حتی در آشپزخانه می توان حضور کامپیوتر و قطعات مربوطه را در دستگاه هایی مثل “مایکروویو” و یا “قهوه ساز” و غیرو دید.

تغیراتی در رباتیک در حال رخ دادن است که نه فقط در اندازه و گسترش سلاح های هسته ای، بلکه در مفهوم سازی دوباره آنها اثر گذار هستند. در واقع، اگر شما در این زمان ماشین جدیدی خریداری می کنید، انتظار دارید که مجهز به فن آوری هایی نظیر ” حسگر کمک پارکینگ” و یا ” اجتناب از تصادف” باشد. این بدان معنی است که بعضی از انسان ها هنوز در پارک کردن و یا جلوگیری از بروزتصادف ضعف دارند. بنابراین، وجود سیستم های رباتیک در ماشین، این ضعف را برای ما جبران خواهند نمود.

تغییرات در فن آوری، اطلاعات اقتصادی را مجددن غنی کرده است، و سبب می شود که گاهن میلیاردها دلار در یک ثانیه بدست بیاید و یا از دست برود. این امر مفاهیم جدیدی به روابط اجتماعی و حتی حریم خصوصی داده است که چه بسا منجر به نوعی جنگ شود که اصطلاحن آن را “جنگ سایبری” می نامند.

این مقایسه ها قابل توجه اند، چرا که نشان از چگونگی در درآمیختن بوروکراسی با تغییرات انقلابی دارند.

به عنوان مثال: گویا مدیر FBI تا حدی مخالف کامپیوتر است. یک دلیش هم این است که ایشان تا سال ۲۰۰۱ در دفتر خود نه رایانه داشته و نه از ایمیل استفاده کرده است.

شگفت انگیزتر از آن اینکه: وزیر فعلی امنیت داخلی آژانس و مسئول بخش غیر نظامی امنیت سایبری آمریکا نیز تا به امروز از ایمیل استفاده نکرده است!

چگونه پرنده های بدون سرنشین ما در حال تغییر هستند

اولین نسل از پرنده های بدون سرنشین بسیار شبیه به هواپیماهای سرنشین دار  و دارای کابین خلبان بودند که خلبان های فرضی در کابین می نشستند. در حال حاضر شاهد یک انفجار جدید، در حیطه اندازه، شکل و فرم پهپادها هستیم که بدون دخالت انسانی، نه یک ساعت، بلکه روزها، ماهها، و حتی سالها در فضا باقی  می مانند. بعضی از آنها دارای بال هایی به طول یک زمین فوتبال می باشند و بعضی هم به اندازه یک حشره کوچک تولید می شوند. نیازی هم نخواهد شد تا از هواپیماهای سرنشین دار مدل سازی شوند، چرا که خواهند توانست تا طراحی های خود را از طبیعت و حتی دیگر موارد عجیب و غریب اقتباس کنند.

تغییرات کلیدی دیگر، در هوش و واحد کنترل داخلی پرنده های بدون سرنیشن است. این یک حد و مرز کاملا جدید است. به طور سنتی، ما سلاح ها را بر اساس کارآیی هایی از قبیل توانش در میزان نابودی، محدوده برد و یا سرعت با یکدیگر مقایسه می کنیم.

به عنوان مثال:

اختلاف بین یک هواپیمای بمب افکن ساخت زمان جنگ جهانی دوم”B-17″ و یک هواپیمای بمب افکن “B-24” را در نظر بگیرید. هواپیمای بمب افکن “B-24” را می توان برتر به حساب آورد، چرا که می تواند سریع تر پرواز کرده و بمب های بیشتری را با خود حمل نماید. بدین صورت همین مثال را می توان در مقایسه “MQ-9 Reaper UAS” با نسخه قبلی آن “MQ-1 Predator” بکار برد و گفت که کارآیی Reaper بهتر است چرا که می تواند سریع تر پرواز نماید و بمب های بیشتری را با خود حمل کند. در عین حال هوش و قابلیت کنرل Reaper قابل مقایسه با انواع قبل خودش نیست.

پس می توان گفت که ما هنوز در جهان ترمیناتور – که در آن سلاح ها خودشان تصمیم می گیرند – نیستیم، ولیکن Reaper قادر است با تصمیم خودش پرواز نماید و فرود آید و سنسورهایی را با خود حمل کند که می توانند ببینند و درهم ریختگی های خاک را از یک مایل آنطرف تر شناسایی کنند که به آن “جای پا” می گوییم.

با این تغییرات بیان شده، یک پایگاه کاربری با قابلیت های رباتیکی بسیار مهم ایجاد خواهد گردید.

در گذشته تنها کسانی می توانستند از سیستم های پرنده های بدون سرنشین استفاده کنند که بسیار کار آزموده بودند. چرا که، جهت به پرواز درآوردن هواپیماهای بدون سرنشین نسخه اولیه یعنی مدل  Predator، باید آگاهی و توان لازم در حد یک خلبان ماهر را داشته باشند. اما در زمان حال حتی یک کودک سه ساله که هنوز سواد خواندن و نوشتن هم ندارد و می تواند آی پد خود را روشن و خاموش کند، توان بکار انداختن و پرواز دادن یک مولتی روتور بدون سرنشین با نرم افزار آیفون را خواهد داشت.

بخش غیر نظامی و یا تجاری پرنده های بدون سرنشین

قابلیتهای متنوع پرنده های کنترل از راه دور سبب گشایش قلمرو کاربران، کاهش هزینه ها و گسترش تکنولوژی می گردد. بنابراین و بدون شک شاهد به کار گیری طیف وسیعی از این کاربردها نه تنها در ارتش، بلکه، در موارد غیر نظامی خواهیم بود.

می بینیم که نظارت هوایی و تصویربرداری هوایی با پهپاد از فعالیت نظامی به استفاده در امور امنیت مرزها و از کارآیی در سیستم پلیسی به نظارت بر محیط زیست توسعه یافته است. به طور مشابه، مفهوم استفاده از یک هلیکوپتر بدون سرنشین برای انتقال بار به مکان های صعب العبور، اولین بار در افغانستان مورد آزمایش قرار گرفت، و در حال حاضر بهره بری از آن توسط شرکت های متفاوت در حال بررسی می باشد.

یک گام کلیدی مهم برداشته شده در ایالات متحده، یکپارچه سازی سیستم های هوایی بدون سرنشین، به سیستم حریم هوایی ملی (NAS) و استفاده های غیر نظامی گسترش یافته. مباحث بیشماری پیرامون هواپیماهای بدون سرنشین توسط بسیاری از سیاستمداران سبب شده تا قوانین استفاده غیر نظامی آن محدود شود. با این حال، تعداد در حال رشد مجوزهای صادر شده به اپراتورهای داخلی همیشه وجود داشته است که در حال حاضر ۱۴۲۸ عدد می باشند. کاربران می توانند از بخش های پلیسی کوچک مانند بخش مسا در ایالت کلرادو، – که توانسته است تا ۹۰ درصد در هزینه های پلیس را با استفاده از مولتی روتور بدون سرنشین کاهش دهد تا دانشگاه هایی که به انجام پژوهش های زیست محیطی در آلاسکا مشغول هستند را در نظر بگیرند.

کنگره برای سازمان هواپیمایی فدرال تا سپتامبر ۲۰۱۵ وقت تعیین نموده است تا این قوانین را به صورتی سازماندهی نماید که حریم هوایی ملی شود و به مردم غیر نظامی تعلق پیدا نموده و قابل استفاده بخش های خصوصی نیز گردد. بخشی از این فرآیند شامل: ایجاد شش سایت آزمایشی در سراسر کشور بوده که حدود بیست ایالت را به رقابت با یکدیگر وادار نموده است.

بدین ترتیب و با گشایش حریم هوایی برای غیر نظامی ها، رباتیک ها قابل قیاس با عملکرد اینترنت با کامپیوترها و بلکه به رونقی بالاتر خواهند رسید.

به عنوان مثال:

چنانچه شما یک سازنده پرنده بدون سرنشین نظارتی تاکتیکی کوچک در ایالات متحده باشید، مشتری ویژه شما تنها ارتش ایالات متحده خواهد بود. اما زمانی که حریم هوایی باز باشد، تمام دولت ها، سازمان ها از جمله پلیس محلی – به خاطر اینکه با بخش های حمل و نقل هوایی سرنشین دار گران قیمت سروکار دارند – مشتری شما خواهند شد. و این بدان معنی است که ۲۱۰۰۰ مشتری جدید که در مقیاس بازار تخمین زده می شود عایدش ده ها میلیارد دلار در اولین سال گشایش آن خواهد شد؛ هرچند که نمی توان در این مورد فعلا قضاوتی کرد.

اگر تاریخ درس عبرت است، ما باید نه تنها در فروش پرنده های بدون سرنشین تمرکز کنیم، بلکه به بسیاری از موارد دیګر که می توان پهپادها را در آنها به کار گرفت و ما هنوز آنها را شناسایی نکردیم توجه نماییم و در مد نظر داشته باشیم.

سئوال این است که چه کسی کشاورزی را به عنوان یک رشته کامپیوتری شده می دید؟ و اکنون می بینیم که استفاده از رایانه به افزایش بهره وری گسترده از آن منجر شده است. بنابراین، بخش کشاورزی به عنوان منطقه ای که در آن سیتمهای پرنده های بدون سرنشین تغییرات بسیار زیادی اعمال خواهند کرد دیده می شود. مجتمع های صنعتی کشاورزی در سراسر کشور- مانند مونسانتو – در حال لابی کردن برای استفاده از پرنده های بدون سرنشین داخلی جهت نظارت و مراقبت از مزارع و برداشت محصول می باشند.

تاثیر پهپاد در ارتش آمریکا

مجموعه عظیمی از اثرات موج دار با باز شدن حریم هوایی برای پرنده های بدون سرنشین به وجود می آید.

تاثیر این فناوری در ارتش ایالات متحده و تحت تاثیر قرار دادن بخش غیر نظامی چه خواهد بود؟ اجازه دهید اینگونه مطرح کنیم:

چه اتفاقی می افتد چنانچه تولید کنندگان پرنده های کنترل از راه دور دارای تنها مشتریانی به نام وزارت دفاع باشند؟

بدین صورت ارتش ایالات متحده تنها حریف برتری در تحقیق و توسعه و خرید رایانه ها خواهد بود و امور غیرنظامی ها در آخر قرار خواهند گرفت.
فراتر از برنامه های کاربردی آشکار نظامی، تغییر واقعی زمانی رخ می دهد که تخیل و نوآوری با سود آوری همراه می گردد. این جایی است که شباهت به کامپیوتر و یا تاریخ هوانوردی دارد، یعنی به عنوان بخش غیر نظامی شروع به کار کرده و سپس به سمت مقاصد نظامی حرکت نموده است.

به عنوان مثال:

“ایده حمل و نقل با هواپیما در اصل یک نقش نظامی نبوده و این امر در سال ۱۹۱۹ با تلاش غیر نظامیان آغاز شده بود، ولی امروزه مبدل به نقش عمده نظامی( که از جمله امور هوایی فرماندهی ارتش ایالات متحده دارای حدود ۱۳۴۰۰۰ عضو می باشد) و صنعتی که بیش از ده تریلیون دلار در بازارهای جهانی را بدست می آورد شده است و تعدادی از شرکت های باربری هوایی از پرنده های بدون سرنشین حهت تحویل محموله هوایی شروع به استفاده کرده اند”.

برندگان و بازندگان اقتصادی: ملل و جوامع

یک صنعت جدید مطرح گردیده و اثراتی را با خود به همراه آورده است. حال چه کسی می خواهد برنده و یا بازنده آن باشد؟
بهتر است در مورد این موضوع در سطح جهانی فکر کرد. ایالات متحده دارای یک وضعیت عجیب برای رقابت در اقتصاد جهانی می باشد که در آن دانش فن آوری یک عامل کلیدی متمایز است که در عین حال دارای سیستم آموزش و پرورشی است، که اغلب اوقات درجهت مخالف حرکت می کند . دانش آموزان دبیرستانی آمریکا دارای مقام ۲۳ در علوم و ۳۱ در ریاضیات در بین کشورهای ثروتمند و ۲۷ در بین فارغ التحصیلان دانشگاه با مدرک های علوم و ریاضیات هستند و این روند رو به بهبود نمی باشد.

در سال ۲۰۰۴ ، تعداد رشته های علوم کامپیوتر درآمریکا ۶۰۰۰۰ بود که در سال ۲۰۱۳ به ۳۸۰۰۰ کاهش یافته است (خبر بدی نیست، فارغ التحصیلان روزنامه نگاری دو برابر این تعداد هستند). اما موضوع برندگان و بازندگان تنها یک موضوع و ماده برای سیاست گذاران واشنگتن نیست، بلکه باید دارای اثرات زیادی بر روی رهبران ایالتی و محلی داشته باشد.

دولت مرکزی در حال توسعه این خوشه است. در حالی که کارآفرینی یک نوع فعالیت در بخش خصوصی است، این خط مشی بخش عمومی است که مبادرت به چیدن صحنه می کند.

به عنوان مثال:

من از ایالت کارولینای شمالی هستم و هنگامی که رتبه بندی آموزش و پرورش کارولینای جنوبی و ناحیه کلمبیا اعلام می شد، ما شروع به خوشحالی می کردیم ،چرا که رتبه بندی آموزشی آنها بسیار پایین تر از ما بود. با این حال، هنگامی که تولید نساجی در کارولینای شمالی کاهش یافت، دولت محلی کاری درخشان انجام داد و مبادرت به ایجاد ” خوشه های نوآوری” پیرامون پارک تحقیقاتی نمود که جایگاه بیش از ۱۳۰ امکانات پژوهشی بود و همچنین به کارولینای شمالی کمک نمود تا به یکی از مراکز صنعت فن آوری بهزیستی بارز تبدیل شود. از آن پس مابقی دولت ها توانستند از این رونق بهره مند گردند.

می بینیم که موفقیت یک شبه اتفاق نمی افتد و همانطور که فلدمن اشاره کرده است، جهان سیاست می تواند از این نوع سرنوشت های موفقیت آمیز که از طریق ” سیاست ثابت و مداوم دولت، اعتبار مالیاتی سرمایه گذاری، و، سازمان های بخش خاص شبه دولتی” به دست می آید داشته باشد.

ضرر و سود شغلی

افزایش استفاده از پرنده های بدون سرنشین، پتانسیل ایجاد شغل را نیز بالا خواهد برد. در واقع، گروه تجاری صنعتی AUSVI ادعا کرده است که با گشایش حریم هوایی، حدود ۷۰۰۰۰ شغل جدید فقط در چند سال اول ایجاد خواهد شد؛ یعنی اینکه (با منافع شخصی آشکار) ایالات متحده حدود ۲۷ میلیون دلار در روز را در فعالیت های اقتصادی دیگر از دست می دهد.
این رونق برای صنعت پهپاد، پرسش های عمیقی را نیز مطرح می کند که بعنوان مثال می شود پرسید که : به همان صورتی که در مورد کالسکه بدون اسب تیتانی هنری فورد، آلفرد اسلون و کامپیوتر، نسل جدیدی از میلیاردرها و میلیونرها تولید نموده است باید منتظر ماند و دید که کدام یک از این افراد ضرر خواهند کرد و کدامشان سود حاصل خواهند نمود. البته، درست مثل صنعتگران قبل از عصر صنعتی،بالطبع بازندگانی هم وجود خواهند داشت.

صدها سال، افراد بسیار مجربی بودند که با دریافت پول مبادرت به انجام امورات طاقت فرسا می کردند که برخی از آنها مبلغی معادل ۲۰۰۰۰۰ دلار در سال درآمد داشتند که “حسابگر” نامیده می شدند. در واقع، روبات جهت شکل دادن به اقتصاد – هم به عنوان یک موضوع از رشد و هم ضررشغلی – ادامه خواهد یافت. مطالعه اخیر MIT یافته است که اتوماسیون “از بین بردن اشتغال و ایجاد رفاه” می باشد که سود، بهره وری و ضرر حاصل از شش میلیون شغل در طول دهه گذشته را توجیه می کند. روبات ها بخش بزرگی از دلیل برگشت شرکت هایی مانند شرکت خودرو سازی دیترویت می باشند، اما بسیاری از کارگران خودرو ها به کار باز نگشتند. بسیاری از شرکت ها در سراسر کشور در حال برنامه ریزی می باشند تا خطوط مونتاژ خود را مبدل به صورت کاملا خودکار کنند.

این روند به این معنی است که بخشی از اقتصاد ما، پول زیادی را از رباتیک بدست می آورد، و به همین دلیل است که مباحث و رایزنی های بسیاری در این زمینه انجام می گیرد. سال گذشته، تولید کنندگان پرنده های بدون سرنشین ۲،۳ میلیون دلار را جهت کمک به انجمن سیستم های پرنده های بدون سرنشین اعطا نمودند؛ در حالی که گروه تجاری این صنعت ۲۵۰ میلیون دلار صرف لایحه FAA کرده تا حریم هوایی را باز کند. از طرفی نیز روندیشرفت این صنعت به عنوان یک تهدید برای امرار معاش، ایجاد تنشُ، تحریک بیشتر و نوعی سوء استفاده از تکنولوژی دیده می شود.

قانون و حفظ حریم خصوصی

گاهن گقته می شود که پرنده های بدون سرنشین هیچ تفاوتی با پرنده های سرنشین دار و یا دوربین های مدار بسته ثابت در کوچه ها و خیابان ها ندارند که بدین ترتیب نیازی به مطرح نمودن تهدید جدیدی برای حریم خصوصی توسط آنها نیست.

در عمل، یک پهپاد همیشه در حال جمع آوری و ذخیره اطلاعات در مورد جهان اطراف خود خواهد بود که متفاوت از عمل یک هواپیمای معمولی است.

به عنوان مثال:

مکان هایی هستند که در آنها اپراتور انسانی اطلاعات را جمع آوری می کند، اما او نمی تواند آنها را برای همیشه ذخیره کند. عملکرد یک پهپاد نشان می دهد که حتی در دوره ای از عملیات منظم، هر آنچه را که در مسیر با آن روبرو می شود را جمع آوری و ذخیره اطلاعاتی میکند. این عمل سبب می شود تا سیستمهای پرنده های بدون سرنشین مزیتی را برای اداره این پرنده نسبت به انسان – که در آن یک تصمیم آگاهانه برای به دست آوردن و ذخیره داده ها باید اتخاذ گردد – داشته باشند. مزیت اصلی دیگر سیستم های بدون سرنشین، توانایی آنها جهت درنگ کردن برای مدت طولانی می باشد که به آنها فرصت می دهد تا اطلاعات بیشتری را جذب کنند.

مقدار زیاد اطلاعات خواسته یا ناخواسته، بخش مهمی از نگرانی می باشد. به عنوان مثال، ربات در فیلم “والدو کجاست؟” ماموریت دارد تا فردی را در شهر از پا درآورد، ولی در کل شهر به جستجو می پردازد تا بتواند داده های مورد نیاز را جمع آوری کند.
اطلاعات بصری تنها نوع داده هایی نیستند که جمع آوری می شوند، سیستم های پرنده های بدون سرنشین به انجام نظارت الکترونیکی نیز می پردازند. هواپیماهای بدون سرنشین در کنفرانس هک DEFCON در سال ۲۰۱۱ توانستند شبکه های Wi-Fi و پیام های متنی رهگیری و مکالمات تلفن همراه را بدون آگاهی و یا با کمک، ارائه دهنده ارتباطات با مشتری را هک کنند. این نوع از هواپیماهای بدون سرنشین، اطلاعات الکترونیکی را در یک گروه گسترده ای از مردم و فراتر از هدف در نظر می گیرند.

در نهایت، اندازه و تحرک سیستم های رباتیک اساسا متفاوت است. بسیاری از آنها در اندازه های بسیار کوچکی طراحی می شوند و قادر هستند تا در صورت لزوم به حرکت و پیگیری اهداف پنهانی بپردازند. یک سیستم عمود پرواز بدون سرنشین می تواند از بالا نظاره گر اوضاع باشد، و  بر خلاف دوربین های امنیتی ثابت و یا هواپیمای جاسوسی، می تواند به هدف بسیار نزدیک شود.
این تفاوت ها به حدی منجر به بروز نگرانی هایی جهت استفاده داخلی از سیستم های بدون سرنشین شده است که گروه های چپ گرایی به مانند ACLU همانند گروه های راست گرا با یکدیگر متحد شوند، با این وجود برخی از سناتورها، در مورد اقدامات پیشگیرانه علیه پرنده های بدون سرنشین داخلی بحث و تبادل نظر کرده اند.

در حالی که ۲۰ ایالت از نوادا گرفته تا کارولینای شمالی در حال آزمون و رقابت بر سر پرنده های بدون سرنشین می باشند. جنبش ضد پرنده های بدون سرنشین، استفاده از آنها را حداقل در ده ایالت، اعم از ویرجینیا تا اورگان، منع کرده است. در واقع، چارلز کراتامر، مفسر گروه راست در فاکس نیوز، از آمریکایی ها خواسته است که از هر وسیله ای برای شلیک به پرنده های بدون سرنشین کوتاهی نکنند (چیزی که توسط یک گروه از شکارچیان در پنسیلوانیا صورت گرفت)، یعنی سرنگونی یک مولتی روتور بدون سرنشین که به انجام نظارت بر امور محیط زیستی مشغول بود.

وضع قواعد و مقررات

با بروز این نگرانی ها، ما به جستجوی راه های بیشتری برای دریافت جواب هستیم.

به عنوان مثال:

اعمال “وضع قواعد” توسط گروه تجاری پرنده های بدون سرنشین مطرح شده است که بتوانند حریم هوایی را گشایش و گسترش دهند چرا که قانون UAVSI باعث نگرانی های بسیاری شده بود. گروه بندی آنها به سه موضوع اصلی ایمنی ، حرفه ای ، و احترام خلاصه می شود و بیان می کند که چگونه صنعت و کاربران از این فن آوری به گونه ای استفاده کنند که حریم جانی و یا مالی شخص دیگری را در معرض خطر قرار ندهد.

با این حال، چالش برای قواعد رفتاری UAVSI، بسیار مشابه با اقدامات دیگر صنایع – اعم از بانکی تا صنایع نظامی خصوصی – می باشد. این یک شروع قابل ستایش است، اما مسائل و نگرانی های اساسی را تغییر نمی دهد. همانند دیگر قواعد و با توجه به عواقب و نتایج پس از آن، این مقررات نیز فاقد یک ماده کلیدی است. و آن این است که این قواعد داوطلبانه هستند که اگر کسی آن را نقض کند، هیچ نتیجه ای نخواهد داشت و مسئولیتش بر عهده شرکت ها و کاربران می باشد. به عنوان مثال:

یکی از قواعد می گوید که: “شرکت با تمام قوانین فدرالی، ایالتی و محلی تطابق دارد”، آیا این بیان بدین معنی است که آنها می توانستد قبل از اعمال مقررات قانون را نقض کنند؟

البته که نه.

اما مهم تر از همه،این است که قواعد UAVSI نمی تواند درمناطقی که در آن قانون وجود ندارد و یا مبهم است، بطور اثر بخشی عمل کند. در این رابطه، گفته می شود که ” ما اطمینان حاصل می کنیم که پرنده های بدون سرنشین – UAS – توسط افرادی که به درستی آموزش دیده و با این سیستم ها آشنا هستند به کار گرفته شود”.

این امر را چه کسی تعیین می کند و در جهانی که در آن برخی بر این باورند که پرنده های بدون سرنشین باید فقط توسط خلبانان ماهر اداره شوند، در این صورت ” آموزش دیده و آشنا به سیستم” چه مفهومی خواهد داشت؟

به همین ترتیب، مقررات UAVSI وعده داده که ” به حریم خصوصی افراد احترام بگذارد “که آنهم بیانیه ای جسورانه است”. اما “احترام” می تواند اجتناب از نظارت کردن افراد بدون اجازه مخصوص آنها باشد که تنها در روابط عمومی دیده می شود. البته، این مسائل موجب ناراحتی است و این مباحث همیشه و همیشه وجود داشته اند، بدون آنکه پاسخ نهایی برای آنها یافت شود.

نقش پلیس

مورد مشابهی را می توان در مورد فشارهای وارده از طرف روسای پلیس بیان نمود، چرا که آنها یک مقررات رفتاری برای استفاده از پرنده های بدون سرنشین را ارائه داده اند. این فشارها سبب می شوند که هر گونه تصاویر هوایی گرفته شده توسط وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین برای بازرسی برای عموم مردم باز نشود و نتوان این تصاویر را ذخیره نمود، مگر اینکه شواهدی از جرم و جنایت بالقوه و یا بخشی از تحقیقات در حال انجام باشند.

از همه مهمتر این است که نگرش روسای پلیس تنها یک پیشنهاد است و نه سیاستی که به تصویب رسیده باشد؛ لذا می تواند غیر واقعی به نظر برسد.

به عنوان مثال:

“پیشنهاد این است که پلیس از یک سیستم تلفن معکوس ۹۱۱ برای هشدار به کسانی که در مجاورت عملیات هوایی پهپاد، زندگی و کار می کنند استفاده کند. اگر چنین سیستمی در دسترس نباشد، امکان بعدی استفاده از سیستم عمومی مانند ماشین گشت را  می توان در نظر گرفت”.

فی الواقع، استفاده از چنین سیستمی نه تنها بی مورد بلکه خنده دار خواهد بود. آیا هربار که یک پهپاد پرواز می کند، امکان اینکه پلیس با تمامی ساکنین منطقه تماس بگیرد و زیان های بالقوه ای که در حریم خصوصی اشان ممکن است پیش بیاید آگاه نماید؟
به طور مشابه، ما سوالات دیگری نیز داریم، مانند اینکه آیا هواپیماهای بدون سرنشین باید و یا نباید مسلح باشند؟ این موارد به همراه مقررات ارائه شده می باشد، اما تعریف و چهار چوب مسائل مجددن مطرح می گردند. اجرای این قانون در تگزاس، علاقه به سیستم های هوایی بدون سرنشین مسلح با تفنگ ساچمه ای که کمتر کشنده می باشند را نشان داده است.

در عوض، این دنیای منقلب شده مستلزم برقراری قوانین جدید است که به نوبه خود نیاز به درک از فن آوری های جدید نیز دارد که بخش عمده ای از این قوانین به احتمال زیاد از هر دو بخش عمومی و بخش خصوصی گرفته می شود.

به عنوان مثال:

“ریشه رانندگی های مدرن ما برگرفته از قوانین جاده ای، در سال ۱۹۰۳ توسط ویلیام اینو می باشد که به عنوان “پدر ایمنی و ترافیک” شناخته می شود.
ما در حال حاضر شاهد تکامل مشابهی – چه در توسعه قوانین صنعتی و چه در گروه تحقیقاتی دانشگاهی – می باشیم ، که به مانند “قوانین جاده ای” ابتدایی، قابل اجرا هستند و نیاز به تکامل دارند تا به واقعیت برسند. استفاده از منابع اصلی در این اختراعات مستلزم تهیه پیش نویس قوانین راهنمایی و رانندگی و ایجاد نهاد های نظارتی مانند اداره هوانوردی فدرالی می باشند. به طور مشابه، افزایش استفاده از سیستم های بدون سرنشین، یک شکاف در سطح ایالتی و فدرال به وجود آورده که نیاز به بررسی دارد.

سوالات کاربران

گسترش نوآوری پهپادها نشان دهنده روند دیگری از فرصت و خطر است. مجموعه ای گسترده از کاربران، انواع اهداف مثبت با پرنده های بدون سرنیشن را احداث می کنند، از کارهای بزرگی که توسط دانش آموزان جوان در آزمایشگاه رباتیک در دانشگاه مک گیل انجام می گیرد، از جمله ساخت پرنده های بدون سرنشین برای کمک به پیدا کردن کوهنوردان مفقودی است. نگاهی به مفهوم سنتی استفاده از پرنده های بدون سرنشین  برای نظارت بیاندازید. خواهید دید که کاربران جدید نه فقط ارتش و یا پلیس، بلکه غیر نظامیان نیز بوده اند. این افراد عبارتند از روزنامه نگاران خبری که با پرنده های بدون سرنشین، از طریق تصویربردرای هوایی گزارشی را در مورد بلایای طبیعی تهیه کرده اند و یا والدینی که می خواهند راه های جدیدی برای تماشای کودکان خود داشته باشند امکان پذیر می کنند. پدری در ایالات متحده معنای جدیدی به مفهوم ” هلیکوپتر مراقب” و “مولتی روتور راهنما” بخشیده است، با استفاده از مولتی روتور بدون سرنشین توانسته است فرزند خود را به ایستگاه اتوبوس مدرسه همراهی کند.

مشکل این است که هر تکنولوژی دارای معایب خود نیز می باشد. این فن آوری یک میدان جدید برای روزنامه نگاری با هواپیماهای بدون سرنشین به وجود آورده است که در حال حاضر در دانشگاه نبراسکا و دانشگاه میسوری تدریس می شود. در این روند، گزارش های مهم با یک سطح کاملا جدید از راحتی و کاربر پسندی تهیه می شود. اما علاوه بر این امور، این فن آوری در مواقعی منجر به اختلالاتی در حریم خصوصی افراد شده است.

مسئولیت

چالش قانون تنها جلوگیری شهروندان از انجام کارهای خلاف نیست، اما زمانی که اشتباهی به طور غیر عمد – بمانند زمانی که ماشین گوگل در ماه آگوست ۲۰۱۱ به درون دره پرت شد – رخ می دهد مسئولین یکدیگر را از طریق شبکه های اجتماعی و بطور آنلاین سرزنش می کنند.
حالا، وقوع همین موارد را در هوا درنظر بگیرید. محققان کنگره گزارش داده اند که در طول چهار سال بیش از ۲۰۰ حادثه هواپیماهای بدون سرنشین در عراق و افغانستان رخ داده است و این ها جدای از حوادثی هستند که در پاکستان و سومالی صورت گرفته اند و به عنوان بدترین آنها می توان از سانحه در یک پایگاه در جیبوتی در مارچ ۲۰۱۱نام برد

طبق گزارش واشنگتن پست، یک Predator در کمپ لمونیز پارک کرده بود و در حالی که سیستم جرقه زنی و خطوط جریان سوخت بسته بودند، خود به خود موتور آن شروع به کار می کند،. پس از بازرسی های لازم، تکنسین ها به این نتیجه رسیدند که یک اشکال نرم افزاری در “مغز” فرماندهی دستگاه رخ داده است ، با این حال علت اصلی مشخص نشد.   فرمانده اسکادران نیروی هوایی به هیئت مدیره تحقیقی گفت: “بعد از این ماجرا، ما نسبت به این هواپیما ها با احتیاط کامل و با دقت بسیار بالا برخورد می کنیم”.

در زمان حال این لحظات غیرعادی حتی به عمد و خصمانه ممکن است توسط افراد مغرض صورت گیرد، شبیه به تلاش های جنایی و یا خصمانه که در دخالت و یا هک کردن ارتباطات UAS. افتاده است.این سناریو یک داستان علمی تخیلی نیست بلکه یک واقعیت است.

بطور مثال: به تازگی در یک آزمایش در تگزاس، یک تیم دانشگاهی، سیستم ناوبری هواپیماهای بدون سرنشین را هک کرده است که تصدیق این گفته می باشد.

مسائل مربوط به این پدیده تنها چگونگی اجتناب از آنها از طریق پیشرفت های تکنولوژی و پروتکل های مربوطه را نشان نمی دهند، بلکه پرسش های آزار دهنده تری را از فرایند، سیاست، و حتی فلسفه به وجود می آورند. چگونه می توانیم در یک قلمرو که در آن بیشتر و بیشتر در خارج از مفاهیم قدیمی ما از کنترل و مسئولیت رخ می دهد، به بررسی مسئولیت و جوانب مربوط به آن بپردازیم؟
به عنوان مثال،

“قانون حمل و نقل هوایی و بیمه در حال حاضر تعیین می کند که آیا مشکل از خطای سخت افزاری و یا از خطای مهارت یعنی (اشتباه خلبان) می باشد. در حال حاضر این نقشی است که نرم افزار ایفا می کند. و در زمینه نرم افزار، مسئولیت و پاسخگویی چیزی نیست که به راحتی به کسی و یا چیزی اختصاص داد. این را می توان در طول مدت زمان طولانی بین طراحی و استفاده بر روی تعداد زیادی از افراد درگیر طراحی، خرید و فروش نرم افزار هستند با توجه به این واقعیت که نرم افزار را بارها و بارها در شرایط دنیای واقعی که برای آن طراحی نشده است به کار می گیرند، جستجو نمود و فهمشان کرد”.

به طور خلاصه، ما باید بدانیم که چگونه قوانین قرن بیستم را با فن آوری های قرن بیست و یکم مطابفت دهیم.

جنبه روانشناسی

مورد جالب در این زمینه این است: در حالی که در آینده ممکن است ماشین آلات بیشتر و بیشتری درگیر تماشای ما از هوا باشند – خواه پلیس باشد که خیابان های شهر را از هوا تماشا می کند و یا NSA ایمیل شما را بخواند – آنگونه که ما واکنش نشان می دهیم توسط ترکیبی از برنامه نویسی فازی هویت و احساسات ما و ترکیب شیمیایی موجود در درایوهای روانشناسی انسان صورت می گیرد.
آنگاه واکنش ما چه خواهد بود؟

آیا ما مفاهیم حفظ حریم خصوصی را دوباره تعریف می کنیم، مانند اینکه چگونه نوجوانان رفتار آنلاین خود را در فیس بوک و توییتر توجیه می کنند؟

چه کسی اهمیت میدهد اگر این نوع رفتارها با کل جهان مجازی به اشتراک گذاشته شود؟

در عوض، نسل من این حریم خصوصی که نسل پدر و مادر ما آن را حفظ کرده اند از دست می دهد و حتی آن را مسخره می کند. در حال حاضر، پیشنهاد استفاده از پرنده های بدون سرنشین بطور “پنهان” برای جستجوی تروریست ها در ایالات متحده و همچنین جهت حفظ ارزش حریم خصوصی شده است.

همانگونه که طراح به مطبوعات گفته است: “این پرنده در بکارگیری دارای سرعت بسیار بالایی است. این طرح به نفع افراد راستی و افراد چپی می باشد. اما محافظه کاران آن را ضد دولتی، و لیبرال های افزاطی آن را ضد نظامی تلقی می کنند”.

آیا ما از آن خواهیم ترسید؟

آیا وجودشان خوب و یا بد است؟

یکی از مقامات ارشد وزارت امور خارجه، بر این باور است که پرنده های بدون سرنشین جنگی “با قدرت ما دست و پنجه نرم می کنند، آن چیزی که مردم را می ترساند در واقع همان تکنولوژی ما است”. افراد داخلی بر این باورند که از طریق یک ارزش بازدارندگی، جهان همراه با سیستم های پرنده های بدون سرنشین دنیایی امن تر خواهد بود.

اما بطور روانشناسانه ترساندن افراد نسبت به یک نوع فن آوری، کسب و کار خوبی نیست. این یک نسخه داخلی از مشکلی است که ما امروزه درمورد امور ضد تروریستی با آن مواجه هستیم. هیئت دولت ایالات متحده با تاثیر ربات در ” جنگ عقاید ” در حال کشمکش است. نیروهای ایالات متحده در افغانستان از هواپیماهای بدون سرنشین هوایی به عنوان یک عامل اطمینان بخش نام برده اند، آنها بر این باورند که شهروندان می توانند بهتر بخوابند چرا که احساس می کنند کسی مراقب آنهاست. از سوی دیگر، بسیاری از شهروندان معتقدند که هواپیماهای بدون سرنشین، توده های نفوذی هستند که فضای ترس و بی اعتمادی ایجاد می کنند. لذا از نظر جنبه داخلی، نظارت روباتیک با پرنده های بدون سرنشین همانند کسی است که کوچکترین حرکات شما را زیر نظر دارد، مانند پلیس روسیه که از مولتی روتور بدون سرنشین برای نظارت بر معترضان استفاده می کند.

موضوع گسترده تر این است که ممکن است اشکال تنها در وجود ترس نباشد، بلکه سئوال این است که افراد زیر نظر، چگونه بر ناظران نظارت دارند؟ چرا که هواپیماهای بدون سرنشین مانند دوربین های مداربسته پیوسته مردم را زیر نظر خواهند داشت.

نتیجه گیری

اثرات ظهور پرنده های بدون سرنشین تجاری خیلی زود به تمام دامنه ها و زمینه ها رخنه می کند، هم به صورت مورد انتظار، هم غیر منتظره و از هر طریق.

یک اصل اساسی همانند سال های قبل همچنان باقی می ماند: و آنهم این است که انقلاب فن آوری در صنعت، یک شمشیر دو لبه است. از فن آوری های جدید، توانایی های شگفت انگیزی بدست می آوریم که به نظر می رسد برگرفته از امورعلمی تخیلی باشند. همچنین از طریق فن آوری های جدید، معضلات جدیدی برای انسان ها به وجود می آیند که آنها هم به نظر می رسد برگرفته از امورعلمی تخیلی باشند. پس قانون مور و هم قانون مورفی می توانند در این زمینه صادق باشند.

مسائل مربوط به “پرنده های بدون سرنشین” به نظر می رسد که مربوط به آینده باشند، اما متوجه خواهید شد که نمونه هایی که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند از آینده بسیار دوری نبودند. پرسش هایی را که آنها مطرح می کنند، پرسش های اساسی در سیاست امروزی است. ما حق داریم که آنها را نادیده بگیریم و یا می توانیم از آنها در فرصت های دیگر و یا بروز مشکلات استفاده کنیم.

فریم هگزا روتور

فریم مالتی روتور با بازوهای خمیده مخصوص تصویر برداری هوایی

علاوه بر مهمترین ویژگی بدنه یا فریم مالتی روتور، یکی از مشخصات ویژه فریم هایی که شرکت داوین برای مالتی روتور های خود استفاده می نماید داشتن خمیدگی بازوهای فریم به سمت بالا میباشد. مانند تصویر پهپاد فوق.

ممکن است همه بدنه یا فریم های مالتی روتورها به لحاظ شکل ظاهری و یا نوع قطعات تشکیل دهنده متفاوت از یکدیگر باشند اما همه آنها فقط برای یک کار ساخته شده اند. اینکه بتوان روی آنها چند موتور حول محور یک صفحه مرکزی نصب نمود. ساختار و ترتیب نظم دادن موتورهای مالتی روتور حول یک صفحه مرکزی کاملا بررسی و تایید شده است و برای همین است که اکثر کنترل کننده های پرواز مالتی روتور انواع و اقسام آپشنهای تنظیم از قبل تعریف شده، برای مالتی روتورهایی دارند که موتورهای آنها حول صفحه مرکزی قرار گرفته اند.

اما داشتن صفحه مرکزی باعث خواهد شد که اکثر تجهیزات مالتی روتور از جمله دوربین فیلم برداری و هر گونه دوربین تصویر برداری دیگر – مانند دوربینهای حرارتی و یا مالتی اسپکترال – یا زیر صفحه مرکزی مالتی روتور بسته شوند و یا نزدیک به صفحه مرکزی.

مزیت فریم مالتی روتور با بازوهای خمیده به سمت بالا

حال اگر شما دارای یک مالتی روتور باشید که ماموریت دارد تجهیزات سنگین فیلم برداری را حمل نماید، باید بدنه این مالتی روتور دارای بازوهای قویتر و طولانی تر باشد که بتوان روی آن بازوها، موتورهای قویتر و ملخهای طولانی تر قرار داد. اینجاست که شما در اولین ماموریت تصویر برداری هوایی به عمده ترین مشکل اینگونه مالتی روتورها بر خواهید خورد. و آن مشکل این است که در همه مالتی روتور های بزرگ با قدرت بالا که بازوهای آنها ساختار ساده و صاف دارند در زمان تصویر برداری از سوژه ای که روبروی شما قرار دارد و یا زمان تصویر برداری هوایی، همزمان با حرکت مالتی روتور به سمت جلو، شما مشکل افتادن تصویر ملخ ها بر روی فیلم را خواهید داشت. البته در اکثر مواقع مالتی روتورهای حرفه ای برای حمل دوربین هایی بکار می روند که ماموریت هایی از قبیل تصویر برداری هوایی، گشت زنی حفاظتی و امنیتی، نقشه برداری، بررسی سازه های ساختمانی و صنعتی با دوربینهای حرارتی، کنترل ترافیک و امداد و نجات بکار میروند که در اکثر این ماموریتها سر دوربین به سمت پایین است اما همیشه مواقعی نیز وجود خواهند داشت که نیاز میشود سر دوربین به سمت جلو و یا حتی در بعضی مواقع به سمت بالا هدایت گردد و یا مجبور باشید از سوژه ای تصویر برداری هوایی انجام دهید که سرعت آن بالا است و در صورت تعقیب آن سوژه زاویه پیچ مالتی روتور زیاد میشود و در این مواقع است که در اختیار داشتن یک بدنه مالتی روتور با بازوهای خمیده به سمت بالا به خوبی ایفای نقش خواهد نمود.

مشکل فوق با استفاده از بازوهای خمیده به سمت بالا حل خواهد گردید.

فریم مالتی روتور با بازوهای خمیده به سمت بالا

فریم مالتی روتور خمیده در حال پرواز

 

علاوه بر این، مهندسین شرکت داوین پس از آزمایشهای مختلف بر روی انواع مالتی روتورها نتیجه گرفته اند، زمانی که مالتی روتور شما قرار است وزن زیادی را حمل نماید – مخصوصا وزنهایی بالای هفت کیلوگرم (به غیر از وزن خود مالتی روتور) – استفاده از بازوهای خمیده باعث میگردد مرکز ثقل مالتی روتور در محور عمودی پایین تر آمده و در نتیجه پرواز پایدار تری را تجربه خواهید نمود. این موضوع با پرواز دو عدد مالتی روتور هم وزن، یکی با بازوهای خمیده به سمت بالا، و دیگری با بازوهای صاف تجربه و مقایسه شده است. حتی کنترل پرواز مالتی روتور نیز روی فریمهای خمیده با آرامش بیشتری کار خود را انجام خواهند داد.

استحکام فریم های مالتی روتورهای شرکت داوین

مهمترین ویژگی مالتی روتور حرفه ای تصویر برداری هوایی و صنعت

یا می دانید مهمترین ویژگی مالتی روتور حرفه ای و قابل اطمینان چیست؟

مهمترین ویژگی یک مالتی روتور ارتعاش کم آن است. توجه داشته باشید که اگر یک مالتی روتور هنگام پرواز لرزش و ارتعاش بیش از حد داشته باشد این لرزش جدا از ارائه ضعیف محصول در تصویر برداری هوایی، باعث بوجود آوردن اختلال در کارکرد بعضی از قطعات حساس اکترونیکی مثل سیستم کنترل پرواز و سیستم ناوبری خواهد گردید که این امر می تواند مالتی روتور را از کنترل خارج نموده و نهایتا باعث بوجود آوردن فاجعه های ناخواسته گردد. این حالت را جدیدن و به وفور میتوانید در پرواز مالتی روتورهایی که ساختار اصولی نداشته و کیفیت آنها کنترل نگردیده اند مشاهده فرمایید.

جدا از بالانس نبودن موتور و ملخ یک مالتی روتور، یکی از مهمترین و اصلی ترین قطعات آن که نقش عمده ای در ایجاد ارتعاش و یا لرزش دارد بدنه یا اصطلاحن فریم آن است. فریم یک کواد کوپتر یا هگزا کوپتر و اکتا کوپتر حکم شاسی و بدنه یک خودرو را دارد. هر قدر ضعیف تر باشد و از اجزاء ریز و پلاستیکی بیشتری تشکیل شده باشد ارتعاش و لرزش بیشتری خواهد داشت. پس گمان نکنید که اگر سیستم خود را روی یک بدنه ضعیف وسبک سوار نمودید که پرواز هم کرد نتیجه خوبی برای شما خواهد داشت.

هنر ساخت، مونتاژ، تنظیم و پرواز مالتی روتورهایی که قابلیت انجام ماموریت های حرفه ای را دارند به این است که تناسب وزن، استحکام، قدرت و میزان دقت عملکرد در آنها بصورت حرفه ای و اصولی رعایت شده باشند. مهندسین شرکت داوین پس از تحقیقات و تجزیه و تحلیلهای فراوان و داشتن ارتباط تنگانگ با شرکت ها و مراکز تحقیقاتی در کشورهای پیشرفته توانسته اند به بهترین نتایج در بوجود آوردن تناسب فوق الذکر دست یابند و این دستاوردها را در ساخت عمود پروازهای بدون سرنشین خود پیاده نموده اند که خوشبختانه و به یاری خدا تمامی محصولات عرضه شده این شرکت تا کنون به بهترین نحو قابل ارائه خدمات عنوان شده بوده اند.

در زیر و در بالای صفحه استحکام فریم هایی که شرکت داوین سیستم های پهپادهای خود را بر روی آنها قرار می دهد قابل مشاهد است:

همانطور که در تصویر مشاهده میفرمایید دقیقا در وسط بدنه یکی از مالتی روتورهای ۶ ملخه ای (هگزا کوپتر) که شرکت مهندسی داوین از آن استفاده می نماید، معادل ۲۸کیلوگرم آجر قرار داده شده است!  بدنه این هگزا کوپتر یا هگزا روتور از محل تعبیه شده برای موتور بر روی یک بازو تا محل موتور بر روی بازوی دیگر ۱۲۰۰میلی متر است که تنها روی سه عدد از بازوهای خود قرار داده شده است. تکیه گاه فرارگیری نیز محل بستن موتورها می باشد. در تصویر به طور واضح استحکام این فریم قابل تشخیص است. بعد از انجام این آزمایش هیچ گونه خمیدگی و خسارتی در هیچ کدام از اعضاء بدنه مشاهده نشده و این بدنه بعد از تکمیل بدون هیچ گونه لرزش و نقص، پروازهای خود را انجام میدهد.

فریم های فوق وارداتی بوده و از بهترین آلیاژهای آلومینیم ساخته شده اند که دارای تناسب وزن و استحکام عالی بدون رقیب می باشند. شرکت داوین این افتخار را دارد که تا این تاریخ اولین و تنها وارد کننده این فریم ها در ایران می باشد. این فریم ها در اندازه و طرح های مختلف موجود هستند و یکی از ویژگیهای طراحی آنها این است که برای بعضی از موارد خاص مثل فیلم برداری هوایی و تصویر برداری هوایی میتوان از بازوهایی استفاده نمود که به سمت بالا خم شده اند و مانند تصویر زیر از داشتن سایه ملخ ها(پروانه ها) بر روی تصویر جلوگیری می نمایند.

هگزا کوپتر شرکت داوین

هگزا کوپتر با بازوهای خمیده به سمت بالا

یک ویژگی مالتی روتور حرفه ای این است که با خرید چند عدد بازو، صفحه مرکزی و صفحه موتور میتوانید هر نوع مالتی روتوری (کواد، هگزا و اکتا، x8  و …) با انواع و اقسام آرایش ها، اندازه ها و ساختارها درست نمایید. چون همه بازوها به فاصله هر سه سانت به سبک کارخانه سوراخ شده اند که بتوان آنها را به میزان مورد استفاده کوتاه یا بلند نموده و روی صفحه مرکزی قرار داد. همچنین صفحه مرکزی دارای سوراخ ها و شیارهای گوناگون برای نصب بازوها به هر صورت مورد نیاز و همچنین نصب انواع و اقسام تجهیزات دیگر می باشد. بیشترین فاصله هر موتور تا موتوربعدی۱۲۰۰ و کوچکترین آن ۴۵۰ میلی متر خواهد بود. بدنه های این مالتی روتورها قابل جمع شدن و تا شدن هستند اما فاقد هر گونه قطعات پلاستیک و غیر پلاستیکی می باشند. توجه داشته باشید مالتی روتوری که قرار است وزنی بالای ۱۰ کیلوگرم داشته باشد تا حد ممکن باید در ساخت آن از قطعات با کیفیت، انعطاف ناپذیر و غیر متحرک استفاده نمود. در غیر اینصورت جدای از ایجاد لرزش و ارتعاش، شدیدن در معرض ریسک جابجایی بازوها در حین پرواز، انعطاف و خطای قطعات متحرک و در بدترین حالت شکستن بعضی از قسمتهای بدنه خواهد بود که عواقب ناگواری را رقم خواهد زد. این فریم ها بر حسب استفاده دارای نوعی بازوهای خمیده می باشند که در تصویر برداری هوایی بسیار مفید واقع می گردند و از افتادن تصویر ملخ ها و موتورها روی فیلم جلوگیری می نماید.

اجزاء فریم مالتی روتور

اجزاء بدنه یا فریم مالتی روتور